به نقل از ایلنا، سال ۹۷ تنها سال اعتراض کارگران و سپردهگذران بانکی نبود؛ بلکه سال اعتراض سفیدموهای عصا به دست هم بود. بازنشستگان از وضعیت معیشتی خود خرسند نیستند و در اعتراضهای خود در قالب تجمعهای مسالمتآمیز و طومار و بیانیه، رسیدگی عاجل به خواستههای برحق خود را فریاد میکنند. مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی بخشی پرتعداد از این جامعه هستند.
همه ساله پس از تعیین حداقل دستمزد کارگران توسط شورای عالی کار، بحث تعیین حداقل مستمری و مستمری سایر سطوح داغ میشود؛ چراکه حداقل مستمری تابعی از حداقل دستمزد است. یکی از مطالبات کارگران بازنشسته افزایش قدرت خریدشان از طریق افزایش مستمری مطابق با هزینههای زندگی است که «قانون تامین اجتماعی» هم بر آن تاکید کرده است.
در کنار این موضوع اجرایِ قانونِ همسانسازی حقوق بازنشستگان مورد توجه آنها و رسانههاست. با این حال «محمد شریعتمداری» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید: «برای اجرای همسانسازی حقوق بازنشستگان بودجه کم داریم.» شریعتمداری گفته است که اجرای کامل همسانسازی در شرایطی که بازنشستگانی با حقوق ۵۰۰ هزار تومان وجود دارند، بودجه زیادی میخواهد.
با این اوصاف قطعا سال ۹۸ برای مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی و کلیه بازنشستگان حداقلیبگیر، سال سختی است. در روزهایی که قرار است حداقل مستمری و مستمری سایر سطوح تعیین شود با «علیاصغر بیات» رئیس کانون عالی کارگران بازنشسته کشور گفتگو کردیم.
بیات بر این نظر است که با توجه به وضعیت معیشتی بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی، همسانسازی حقوق بازنشستگان در سازمان تامین اجتماعی اجتنابناپذیر است و باید انجام شود، منتها به اعتقاد وی، این موضوع پس از درگذشت «سیدتقی نوربخش» مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی به حال خود رها شده است.
امسال هم به سنت سالهای گذشته، ارقامی برای میزان افزایش حقوق کارگران بازنشسته از سوی هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی در هماهنگی با هیات امنای سازمان تامین اجتماعی اعلام شده اما هنوز تکلیف مشخص نشده است. گفته میشود که چندین سناریو برای افزایش حقوق مستمریبگیران در جلسهای که میان سرپرست سازمان تامین اجتماعی و سایر مسئولان سازمان با اعضای کانون عالی بازنشستگان و مستمریبگیران تامین اجتماعی برگزار شده بود، بررسی شده، البته سنارویی که برای تعیین مستمری حداقلبگیران داشتید در هماهنگی با ماده ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی است که تاکید کرده است حداقل مستمری نباید از حداقل دستمزد کارگران کمتر باشد؛ اما ماده ۹۶ همین قانون که ناقض ماده ۱۱۱ نیست و مکمل آن است، میگوید: سازمان مکلف است در فواصل زمانی که حداکثر از سالی یکبار کمتر نباشد، با توجه به افزایش هزینههای زندگی مستمریها را افزایش دهد. معنی آن، این است که الزاما هم نباید میزان افزایش حداقل مستمری همسان با حداقل دستمزد باشد؛ چراکه هزینههای زندگی کارگران بازنشسته که چند فرزند بیکار، نوه، عروس و داماد دارند، بعضا از هزینههای زندگی کارگران شاغل هم بیشتر است. کمی در مورد زمینههایی که توافق بر سر میزان افزایش مستمری در آن صورت گرفت، توضیح دهید و اینکه این میزان از افزایش که در رسانهها برای هر دو سطح مستمریبگیران اعلام شده تا چه اندازه نظر شما را به عنوان رئیس کانون عالی کارگران بازنشسته ایران جلب کرده است؟
ابتدا باید این توضیح را بدهم جلسهای که به آن اشاره کردید، برای حصول توافق حول میزان افزایش مستمری سایر سطوح تشکیل شده بود، نه بر سر میزان افزایش حداقل مستمری؛ چراکه همانطور که گفتید ماده ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی تکلیف را در این مورد مشخص کرده است اما پیش از آنکه به شرح سناریوهای مطرح شده بپردازم، باید بگویم که من به عنوانِ رئیس کانون عالی کارگران بازنشسته کشور، از میزان افزایش حداقل مستمری برای سال ۹۸ راضی نیستم.
بهصورت کلی سازمان تامین اجتماعی قانون را پذیرفته است و اعلام میکند که مکلف است، مستمری به حداقلبگیران پرداخت کند که از حداقل دستمزد کمتر نباشد. سازمان به هیچ وجه اجازه ندارد که قانون را نقض کند. ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی هم دست سازمان تامین اجتماعی را برای افزایش مستمریها بیش از یک نوبت در سال با توجه به افزایش هزینههای زندگی در شرایطی که تورم افزایش مییابد، باز گذاشته است.
به هر شکل حداقل مستمری برای سال ۹۸، ۳۶.۵ درصد افزایش مییابد و به حدود ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میرسد؛ یعنی همان میزان افزایش حداقل دستمزد که شورای عالی کاردر انتهای سال اعلام کرده است. کسی نمیتواند اعتراض کند که چرا به مستمریبگیران همسان با کارگران حقوق میدهید.
از اینکه بگذریم، کارشناسانِ کانون عالی کارگران بازنشسته کشور از مدتها پیش بر سر میزان افزایش مستمری سایر سطوح مطالعه کرده بودند که در این جلسه توافق شد مستمری سایر سطوح ۱۳ درصد به اضافه ۲۶۱ هزار تومان افزایش یابد. به هر صورت امسال مستمری سایر سطوح با قاعده جدیدی تعیین شد.
کارشناسان شما برای تعیین فرمولی برای افزایش مستمری سایر سطوح تا چه اندازه به تغییراتِ مخربِ اقتصادی در سال ۹۷ و پیشبینیهای مربوط به سال ۹۸ از اقتصاد ایران توجه کردهاند؟
تعیین مستمری سایر سطوح با سال گذشته فرق داشت. با توجه به اینکه ارزش پول ملی در سال گذشته به شدت افت کرد و قیمتها به صورت وحشتناکی بالا رفت باید طرح جدیدی را برای جبران قدرت خرید از دست رفته بازنشستگان در ذهن میپروراندیم و با توافق جمعی به اجرا میگذاشتیم.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و مرکز آمار ایران که موسسهای دولتی و وابسته به سازمان مدیریت و برنامه یزی کشور است، تایید کردهاند که تورم سال ۹۷ دو رقمی بوده است.
مرکز آمار ایران نرخ تورم ۱۲ ماهه منتهی به اسفند سال ۹۷ را ۲۶.۹ درصد اعلام کرد. از سویی مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرد که شاخص کل هزینههای مصرفکننده در ۱۱ ماهه منتهی به بهمن ماه ۹۷ حدود ۴۰ درصد از ۱۱ ماهه منتهی به بهمن ۹۶ بیشتر بوده است.
در همین حال با توجه به رشد منفی اقتصادی در سال ۹۸ که توسط بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول پیشبینی شده، شاهد استمرار تورم دو رقمی در سال آینده خواهیم بود. نمایندگان مجلس با توجه به این موضوعات، زمانی که لایحه بودجه سال ۹۸ را در صحن علنی مجلس و کمیسیونهای تخصصی بررسی میکردند، از ضرورت بازخوانی سیاست حمایتی در قبال بازنشستگان و حقوقبگیران سخن میگفتند. که در این میان بحث افزایش آبرومندانه حقوق بازنشستگان پررنگترین بحث بود. الگویی که مجلس ارائه کرد و با مخالفت دولت مواجه شد، افزایش ۴۰۰ هزار تومانی حقوق شاغلان و بازنشستگان به اضافه ۱ تا ۱۰ درصد بود؛ پس قرار شد که به تمام گروههای بازنشستگان (حداقلیبگیر و سایر سطوح) ۴۰۰ هزار تومان اضافه شود. این الگو برای افزایشِ مستمریِ سایرِ سطوح بهره گرفته شد. در واقع شواری عالی کار پیشنهاد آن را ارائه داد. همان ۱۳ درصد به اضافه ۲۶۱ هزار تومان را میگویم.
چند سناریو هم کانون عالی کارگران بازنشسته ارائه کرد و ۵ سناریو هم از طرف کارشناسان سازمان تامین اجتماعی ارائه شد. دولت هم الگویی را ارائه کرد و بررسی شد. پیشنهاد دولت، ۴۰۰ هزار تومان به اضافه ۱ تا ۱۰ درصد بود. این پیشنهاد بررسی شد اما ما به این نتیجه رسیدیم که بهترین الگو را شورای عالی کار ارائه کرده است. خود من به عنوان رئیس کانون عالی کارگران بازنشسته کشور، در تمام جلساتی که در مورد بررسی روشهای افزایش قدرت خرید بازنشستگان تشکیل شده بود، شرکت داشتم و این پیشنهادات را تک تک بررسی کردم.
این نگرانی وجود دارد که مانند سالیان گذشته، هیات دولت در بررسی این مصوبه تعلل به خرج دهد و افزایش مستمری و پرداخت مابهالتفاوت افزایش مستمریها به خرداد ماه تیر ماه موکول شود. آیا شما هم چنین نگرانی دارید؟ البته سرپرست سازمان تامین اجتماعی قول داده که در اردیبهشت ماه اجرای مصوبه آغاز شود.
امیدوارم که هیات دولت هرچه سریعتر مصوبه ما را تایید کند تا نگرانیها برطرف شوند. اگر این کار انجام شود، پرداختها از اردیبهشت ماه آغاز میشوند. البته مزایای جانبی بازنشستگان هم یک عددی افزایش مییابد. به این جهت ما تمام تلاش خود را میکنیم و سازمان تامین اجتماعی هم باید کمک کند. دولت هم باید مصوب ما را سریعتر تایید کند؛ چراکه نمیخواهد بودجهای از بابت افزایش مستمریها اختصاص دهد. البته هیچگاه اتفاق نیفتاده که پیشنهاد سازمان تامین اجتماعی در مورد افزایش حقوق مستمریبگیران رد شود. بازهم تاکید میکنم که باید تلاش کنیم تا مصوب دولت را زودتر بگیریم.
شما پیشتر گفتید که از افزایش ۳۶.۵ درصدی حداقل مستمری راضی نیستید.
بله، اصلا راضیکننده نیست. به محض اینکه شورای عالی کار اعلام کرد که حداقل دستمزد ۳۶.۵ درصد برای سال ۹۸ افزایش مییابد تمام اقلام بهطور میانگین ۴۰ درصد افزایش قیمت یافتند. شاید عدهای بگویند که با این افزایش حداقل قدرت خرید کارگران شاغل و بازنشسته را در سطح سال ۹۷ حفظ کردهایم اما به اعتقاد من، بازهم به خاطر افزایش قیمتها موفق به انجام این کار نشدهایم. زمانی که ارزش پول ملی افت میکند، نمیتوانیم مدعی شویم که قدرت خرید مردم را در سطح گذشته حفظ کردهایم.
در کل کیفیت زندگی کارگران بازنشسته زمانی بهبود مییابد که قانون همسانسازی را در سازمان تامین اجتماعی اجرایی کنیم. قانون پنج ساله برنامه ششم توسعه تاکید کرده و صراحت دارد که سازمان تامین اجتماعی، موظف است همسانسازی حقوق بازنشستگان را در دو سال آخر برنامه شروع کند و به نقطهای مطلوب برساند.
شما و همکارانتان در کانونهای بازنشستگی استانها بارها نسبت به عواقب شرایط نامطلوب معیشتی بازنشستگان هشدار دادهاید. به نظرتان این هشدارها جدی گرفته نمیشوند یا توسط مسئولان پشت گوش انداخته میشوند؟
ما به قدری تحت فشار جامعه هدف (مستمریبگیران) هستیم که باور آن سخت است. آنها از طرق مختلف به ما پیام میدهند که ما با این مستمریها چه کنیم و آنها را کجای دلمان بگذاریم؟! به هیچ وجه گروه هدف ما این افزایشها را مطلوب و شایسته خود نمیدانند. آنها البته تلاشهای ما و شرایط سازمان تامین اجتماعی را میدانند؛ ولی اینکه بگوییم آنها راضی هستند، درست نیست.
اگر از من بپرسند که این نحوه افزایش مستمریها زندگی آنها را تامین میکند، محکم میگویم: نه، اینگونه نیست. اقلام خوراکی که باید در سفره بازنشستگان باشند حذف شدهاند. بازنشستگان دیگر نمیتوانند گوشت کیلویی ۱۵۰ هزار تومان خریداری کنند.
از طرفی سن آنها بالا رفته و برای سالم ماندن باید لبنیات و مواد غذایی کلسیومدار مصرف کنند. تغذیه آنها باید به نحوی باشد که بیمار نشوند؛ چراکه اگر این اتفاق بیافتد باید سراغ دارو و درمان بروند؛ داروهایی که پول تهیه آنها را ندارند. در واقع آنها نه پول تهیه دارو را دارند و نه پول خرید خوراکی و آشامیدنیهای مفید را. از یک طرف برخی از بیماریها در میان افراد مسن وجود دارد که دکتر برای درمان آنها مصرف برخی از خوراکیها را تجویز میکند. خب کارگر بازنشسته با ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان حقوق سال جاری چگونه این هزینهها را تامین کند؟! یک نفر از همین بازنشستگان که درگیر سرطان است و در حال شیمی درمانی است در منزل من از شریط خود میگفت؛ بسیار متاسف شدم. تعریف میکرد که برای هر دوره شیمی درمانی باید ۸ میلیون تومان هزینه کند. او باید ۱۲ دوره شیمی درمانی برود.
در جامعه مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی که حدود ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر هستند، تنها حدود ۱ میلیون یتیم، زن بیسرپرست و بیمار سرطانی وجود دارد.
پس بستههای تغذیهای میتواند بسیار کمک کند. اما همانطور که گفتید اجرای قانون همسانسازی در چنین شرایطی بسیار ضروری است. الگویی که کانون عالی کارگران بازنشسته برای همسانسازی پیشنهاد داده چه ویژگیهایی دارد؟ این پرسش از این جهت مهم است که بر سر تعریف همسانسازی اختلاف نظر وجود دارد و به نظر میرسد که طرفین (بازنشستگان و سازمان تامین اجتماعی) از دو زوایه مختلف به آن نگاه میکنند.
بله، تنها راهی که داریم اعمال همسانسازی حقوق بازنشستگان است؛ همسانسازی که به تاخیر افتاده و به شدت برای اجرای آن دیر شده است. مسئولان هم پشت گوش انداختهاند. همسانسازی که مدنظر ما هست شفاف و مشخص است. ما در کانون عالی کارگران بازنشسته روی این الگو سالها کار کردهایم. البته زمان مرحوم نوربخش خیلی بیشتر روی آن کار شد چراکه احساس میکردیم آقای نوربخش به آن اهمیت میدهد. اما بعد از فوت او، به این موضوع بیتوجهی شد. حتی در سازمان تامین اجتماعی جلسهای گذاشتیم تا مباحث مطرح شده در دوران آقای نوربخش را صورتجلسه کنیم اما دوستان راضی به تهیه صورت جلسه نشدهاند که باید به نحوی آن را نهایی کنیم.
زمان مرحوم نوربخش کمیتهای برای رسیدگی به این موضوع تشکیل شد، ما هم نمایندگانی فرستادیم که به راهکارهای خوبی رسیدند اما بعد از فوت ایشان و بیسر و سامانی که پیش آمد، همسانسازی به حال خود رها شد.
این امر موجب ناامیدی بازنشستگان شده است.
به هر حال این وضعیت وجود دارد؛ بازنشستگان از شرایط راضی نیستند. در شرایطی که ما نیاز به اجرای سریعتر قانون همسانسازی در سازمان تامین اجتماعی داریم حال آنکه سازمان چند ماهی است با سرپرست اداره میشود. بالاخره باید تعیین و تکلیف شود. در سازمان به این عریض و طویلی هرگاه میپرسیم که تکلیف تعیین مدیرعامل چه میشود میگویند: صبر کنید. خب تا کی صبر کنیم؟ این صبر کردن بدبختی و ضربهاش را به مجموعه بازنشستگان وارد کرده است. در هرحال همسانسازی حقوق بازنشستگان باید نهایی شود.
یکی از بحثهای داغ بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی است. آقای زدا، سرپرست سازمان تامین اجتماعی در جلسه نامبرده گفتند که اگر دولت بدهیاش را پرداخت کند منابع همسانسازی جور میشود و دیگر شرمنده بازنشستگان نخواهیم بود. پیگیریهای شما درباره پرداخت بدهیهای دولت به کجا رسید؟ به نظر نمی رسد که دولت رقم بدهیهایش را که توسط کارشناسان حسابرسی مستقل سازمان ارزیابی شده، بپذیرد تا در قالب برنامههای پیشبینی شده توسط مجلس آن را بپردازد.
دولت بالای ۱۸۲ هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است. سال گذشته هم در مجلس ۵۰ هزار میلیارد تومان در قالب تهاتر برای پر داخت بدهیهای سازمان پیشبینی شد اما تنها ۴ تا ۵ هزار میلیارد تومان آن پرداخت شد. در حال حاضر دولت یکی از بدهکاران بزرگ و اصلی سازمان تامین اجتماعی است و اگر طبق برنامه بدهی خود را پرداخت کند، منابع همسانسازی فراهم میشود.
دولت هماکنون بزرگترین کارفرمای کشور است. این اَبَرکارفرما در طی این سالها پرداخت یکسری از حق بیمهها را برعهده گرفته، اما آنها را پرداخت نمیکند! دولت در پیوند با این موضوع ۲۴ تعهد مختلف بر گردنش هست اما آنها را بر گردن سازمان تامین اجتماعی گذاشته است!
همین اهمال دولتها در پرداخت مطالبات سازمان، موجب شده است که سازمان برای پرداخت تعهدات نقدی خود از «بانک رفاه کارگران» وام بگیرد. حتی سازمان مجبور شده که برای پرداخت قسمتی از این بدهی پالایشگاه نفت لاوان را به بانک واگذار کند؛ پالایشگاهی که سود عملیاتی آن در ۹ ماهه منتهی به آذرماه سال ۹۷، بر اساس اعلام مسئولان پالایشگاه ۱۴۹ درصد رشد داشته است و سود خالص آن نیز در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۹۵ درصد افزایش یافته است. سازمان بر پالایشگاه نفت لاوان سرمایهگذاری کرده بود تا آن را به سوددهی برساند اما به راحتی آن را از دست داد.
بله، سازمان مجبور شده که برای پرداخت حقوق و عیدی بازنشستگان وام بگیرد. سازمان مجبور است که حقوق بازنشستگانش را پرداخت کند. سازمان هیچگاه نمیتواند به بازنشستهای که تمام زندگیاش یک خانه اجارهای، یک عینک، یک عصا، یک کیسه دارو و تن بیمار است، بگوید: توان پرداخت مستمری ۱میلیون و چند صد هزار تومانیات را ندارم.